قبل از عروج، عیسی یاران خود را از این اتفاق آگاه ساخته بود. شبی که دوازده تن از اصحابش در کنارش بودند،: عیسی درون چشمه ای بود سرش را از میان آب بیرون کرد و گفت؛ من به زودی از دست یهودیان رهایی می یابم و به آسمان ها عروج خواهم کرد. عیسی رو به آنها گفت؛ به زودی شخصی از میان شما دورتر از دیگران به من کفر می ورزد.
آن شب یهودیان به جستجوی عیسی خانه به خانه را می گشتند.
گروهی از آنها نزد مادر عیسی رفتند و او را مورد تهمت قرار دادند و او را جادوگر و دروغگو خواندند. عیسی که به گفتار آنان نسبت به مادرش مطلع بود، از خدا خواست تا آنها را مورد لعنت خویش قرار دهد. بر اثر نفرین عیسی آن گروه همگی تبدیل به خوک شدند.
وقتی خبر این اتفاق به گوش رئیس یهودیان رسید، تصمیم گرفتند هرچه زودتر او را یافته و به قتل برسانند. آنها خانه ای را که عیسی و یارانش در آن جمع بودند، پیدا کردند و حلقه محاصره را بر آنان تنگ کردند.
[و یاد کن هنگامی را که خدا گفت؛ ای عیسی من تو را بر گرفته و به سوی خویش بالا می برم و تو را از آلایش کسانی که کفر ورزیده اند، پاک می گردانم و تا روز رستاخیز کسانی را که از تو پیروی کرده اند فوق کسانی
[333]
که کافر شده اند قرار خواهم داد. آنگاه فرجام شما به سوی من است].(1)
یهودیان با خیال دستگیری عیسی وارد منزل شدند ولی به اذن پروردگار در همان هنگام شکل صورت عیسی به زمین آمد و بر چهره همان جوانی که به عیسی خیانت کرده بود نشست و یهودیان او را اشتباها به جای عیسی دستگیر کردند و به روایتی دیگر گفته شده که کسی که به جای عیسی دستیگر شد کسی بود به اسم «شمعون» از یاران عیسی که مسئولیت شکنجه و صلیب را قبول کرده بود.(2)
در نهایت عیسی بن مریم با لباسی بلند از پشم که مریم برای او تهیه کرده بود، به آسمان عروج پیدا کرد. اما خداوند به او وحی فرستاد که آن بافته را به زمین بیندازد، زیرا متاع دنیوی است.
بعد از دستگیری آن مرد «شمعون یا یهودا» او را به میدان بردند و در میان غوغا و فریاد، خوشحالی و هلهله به جای عیسی به دار زدند،(3)در حالی که تصور می کردند عیسی را کشته اند، اما
[او را نکشتند و به دارش نیاویختند بلکه امر به آنها مشتبه شد و همانا، آنانکه درباره او اختلاف دارند و در این امر شک و تردید دارند، از حقیقت آگاه نیستند فقط پیروی گمان را می نمایند. به یقین یهودیان عیسی را نکشتند بلکه خدا او را به سوی خویش بالا برد و خدا مقتدر و کارش همه از روی حکمت است].(4)